صادرات آبِ نطنز؟؟!!


قسمت اول :

نمى دانم چرا نطنز تبديل شده به يك گوشت قربانى كه هر كس  تكه اى از انرا كنده تا به تنهايى بهره مند شود

از يك سو، كوهستان كركس كه يك سرمايه خدادى و منشأ حيات و تمدن اين شهرستان است ، سالهاست مورد هجوم و غارت معدنچيان قرار گرفته و شب و روز مشغول كندن و بردن كوهها هستند بدون اينكه جبران خسارات وارده را بنمايند يا از محل روزانه سه ميليارد تومان فروش سنگ ، يك ريال نصيب نطنز بنمايند

از سوى ديگر بهترين منطقه كشاورزى شهرستان، يعنى قلعه گوشه در تصرف عده اى غريبه قرار گرفته كه با حفر چندين حلقه چاه عميق و كشت محصولاتى كه به آب زياد نياز دارن سفره هاى آب زيرزمينى را با خطر جدى مواجه كرده اند بدون اينكه خيرشان به شهرستان برسد

از طرف ديگر، منطقه رحمت آباد نطنز كه موقعيت استثنايى از نظر منابع آبى و حاصلخيزى خاك و نوع هوا دارد و منطقه اى سرسبز و حاصلخيز است  كم كم از دست نطنزى ها خارج شده و بكام ديگران شده است

بزرگترين باغ به كشور به مساحت ٢٠٠ هكتار و با محصول ساليانه ٢٥٠٠ تن برداشت به كه توسط يك نطنزى پايه گذارى شده بود، از دست ما رفت، آقايان بنياد از گرد راه رسيدند و راحت لقمه آماده را تصرف كردند، ممكن است قسمتى از باغ بدنبال حكم مصادره دادگاه در اختيار بنياد قرار گرفته باشد ولى قسمت شمالى جاده احتمالا از سوى منابع طبيعى در اختيار بنياد قرار گرفته است، واقعاً بر اساس كدام عقل و منطق و معيار ورعايت عدل و انصاف قرار است اين مجموعه عظيم از آبى كه حق مسلم نطنزى هاست استفاده كند ولى يك ريال منافع براى نطنز نداشته باشد؟ با يك محاسبه سرانگشتى ساليانه حدود ١٢ ميليارد تومان از محل فروش به نصيب بنياد مى شود.آيانبايد حداقل در صدى از اين عايدات به نطنز تعلق گيرد؟ مگر وظيفه اساسى بنياد كمك به محرومين و مستضعفين نيست؟ فرض كنيم أصلاً اين باغ متعلق به نطنزى ها نبود، آيا وظيفه بنياد كمك به محرومين نطنز نيست؟ آيا نطنز هيچ مستضعفى ندارد؟ آيا نمى شد بنياد با هماهنگى با كميته امداد و بهزيستى حداقل ساليانه از محل ده درصد اين منافع بيست خانه براى نيازمندان شهرستان احداث كند يا ساير خدمات عام المنفعه در نطنزانجام دهد؟

از همه بدتر اينكه تنها اردوگاه دانش آموزى نطنز واقع در رحمت آباد بنام شهيد محبوبى را ناجوانمردانه از حيز انتفاع ساقط ساخته اند

بنياد در سال ٨٧عمليات احداث مجتمع عظيم گاودارى را درست ديوار بديوار اين اردوگاه تفريحى شروع و سال ٩٢ به بهره بردارى رساند

مجموعه اى با ظرفيت ٥٠٠٠ رأس گاو و توليد١٠٠تن شير در روز، كه اگر هر ليتر شير را ١٤٠٠ تومان حساب كنيم ، روزانه بابت فروش شير حدود ١٤٠ ميليون تومان و ساليانه حدود ٥٠ ميليارد تومان نصيب بنياد مى سود بغير از عوائد ناشى از پرواربندى وگوشتى( پيدا كنيد سهم نطنز را)

بنياد در حقيقت در حال صادر كردن آب نطنز ( كه مردم تشنه يك قطره آن هستند) در قالب به و شير به خارج از شهرستان مى باشد ، جالب است كه حتى يك ليتر شير توليدى اين مجتمع نصيب نطنز نمى شود، آيا نمى شد حداقل بنياد توزيع شير رايگان مدارس نطنز را بعهده بگيرد؟ بعيد مى دانم اين مجتمع حتى يك كارگر بومى داشته باشد يا خريد مايحتاج خود را از نطنز انجام دهد

واقعا چرا مسؤلين نطنز سكوت كرده اند، وقتى با ذوق و شوق روپوش سفيد به تن مى كنند و از اين اماكن بازديد مى كنند آيا به عمق فاجعه نيز مى انديشند؟ اساساً چرا در سال ٨٧مسؤلين وقت شهرستان أعم از نماينده مجلس، فرماندار، شوراى شهرستان اجازه چنين جنايتى را دادند؟ چرا منابع طبيعى با واگذارى زمين موافقت كرده است ؟ چرا محيط زيست با علم به اينكه در صورت راه اندازى گاودارى منطقه غير قابل سكونت مى شود با احداث اين مجتمع عظيم موافقت كرده است؟ چرا آموزش و پرورش كه ذينفع مستقيم بوده اعتراضى نكرده است؟ با احداث اين مجتمع گاودارى، واقعاً اردوگاه تفريحى و فرهنگى شهيد محبوبى كه ظاهراً تنها سرمايه شهر و اداره اموزش و پرورش در اين زمينه بوده بطور كلى غير قابل استفاده شده است

كافى است وقتى از باغات سرسبز رحمت آباد عبور مى كنيد مقابل اردوگاه يك لحظه توقف نماييد حتى از داخل ماشين تحمل بوى تعفن غيرممكن است چگونه توقع داريم دانش آموزان بتوانند اين هواى متعفن ناشى از بوى گاودارى را تحمل كنند

قسمت دوم:

بر اساس قاعده فقهى:  “من له الغنم فعليه الغرم” و  “لا ضرر و لا ضرار فى الاسلام ” بنياد مستضعفان موظف به جبران خسارات وارده مى باشد ، پيشنهاد مى گردد اداره آموزش و پرورش در أسرع وقت با طرح شكايت كيفرى و دعوى حقوقى عليه بنياد اقدام نمايد، هم خواستار جلوگيرى از ايجاد مزاحمت و ممانعت از حق شود و هم بخاطر آلوده كردن هواى اردوگاه و غير قابل استفاده نمودن اين مجموعه تفريحى كه هزينه هايى زيادى براى ان طى ساليان متمادى صرف شده. ، خواستار جبران خسارات وارده شوند

محيط زيست نيز با تمام توان وارد صحنه شده و بنياد را موظف نمايد بهر طريق ممكن از آلوده نمودن هواى منطقه جلوگيرى كند وإلا طبق اختيارات قانونى مجتمع را تعطيل نمايد

ممكن است بنياد به آموزش و پرورش پيشنهاد خريد اردوگاه را بدهد ، به هيچ عنوان آموزش و پرورش نبايد زير بار قبول چنين پيشنهادى برود

مى تواند بخاطر اين جرم و خسارت مستمر بنياد از انها به صورت مستمر ضرر و زيان دريافت كند

اگرملك اردوگاه نيز به بنياد فروخته شود كم كم بنياد كه اتفاقاً قصد توسعه مجتمع تا ده هزار رأس گاو را دارد مالك كل منطقه رحمت آباد شده و در چنين حالتى قطعاً رحمت آباد مى شود زحمت آباد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *