كركس نطنز اين روزها حال خوبى ندارد


كوهستان نقش بى بديلى در بوجود آوردن تمدن ها دارد، اگر غار حرا در مكه نبود شايد مهبط وحى در نقطه ديگرى قرار مى گرفت. اگر طور سينا نبود شايد ده فرمان به حضرت موسى در جاى ديگرى ابلاغ مى شد.

شهرستان نطنز بى ترديد هرچه دارد مديون كوهستان سربفلك كشيده كركس است. اين كوهستان با مهار ابرها و برفها ، چشمه سارها و قنوات بى شمار منطقه را سخاوتمندانه سيراب كرده ، گونه هاى كم نظير گياهان دارويى را در دامن خود پرورش داده، مأمن حيات وحش بوده است. اما ديگر از ان عظمت خبرى نيست.

مدتى است گرازهاى وحشى بجان اين كوهستان حمله ور شده و ريشه كوه را درآورده اند.

ديگر از ان شادابى و نشاط خبرى نيست.

ديگر از گياهان دارويى نشانه اى نمى يابى.

ديگر از حيوانات وحشى كه منطقه حفاظت شده كركس را ناامن ديده اند خبرى نيست.

ديگر از باغات و مزارع سرسبز منطقه جز ويرانه اى باقى نمانده است.

گرد و غبار سمى ناشى از فعاليت غير اصولى معادن سايه مرگ بر سر روستاها افكنده است.

قنات ها و چشمه ها بر اثر فعاليت معادن و تردد تريلر هاى سنگين كمرشان شكسته و ديگر رمقى و راهى براى رساندن آب به تشنگان ندارند.

گرازهاى وحشى و عده اى طماع بدون رعايت محدوديت هاى قانونى مدتى است بيرحمانه به جان اين كوهستان زيبا افتاده اند.

با چنگالشان بر چهره اين ديار زخم هاى عميق انداخته اند.

ديگر بجاى آب زُلال از شيار كركس جوى خون و أشك روستايى و پيام مرگ جارى است.

ديگر بجاى شنيدن صداى پاى حيات مى توان صداى انفجار و لودر و تريلر و قهقه مستانه معدنداررا شنيد.

بجاى جست و خيز آهوان و كل و قوچ ، شاهد جولان گرازها و شغالان شده ايم.

بجاى شنيدن صداى چهچه بلبلان و جارى شدن أبها و نسيم بهارى، شاهد شنيدن صداى شوم جغدها و انفجار كوها و طوفان سهمگين مواد سمى شده ايم.

أصلاً وقتى ” كركس” بدون كس شود حتماً ” كر ” مى شود، ديگر صدايى نمى شنود ، بى جهت نيست هيچ كس صداى مظلوميت مردم اين ديار را نمى شنود، شهر و روستا در آستانه نابودى كامل است، در مزارع محصولى برداشت نمى شود، باغات پرثمر قبلى ديگر بارور نيستند ، چشمه سارها و قنوات خشك و كم آب شده اند، محيط زيست كه اينهمه مورد تأكيد مقام معظم رهبرى است در معرض تخريب و نابودى است.

واقعا تكليف اين مردم چيست ؟ هر روش قانونى و مسالمت آميز را تجربه كردند ولى فايده اى نداشته است، مافياى زر و زور و تزوير معدن داران چشم و گوش مسؤلين را كور و كر كرده است، پس چاره چيست؟ مردم همه چيز را در معرض نابودى مى بينند، نمى توانند بيش از اين شاهد تخريب زندگى و ديار خود و ادامه چپاول معادن و سكوت و بى تفاوتى مسؤلين باشند. حضرت آقا در خصوص حفظ محيط زيست، مردم را قاضى قرار داده اند.

اين مردم قضاوت خود را كرده اند و وقت اجراى حكم توسط همين مردم است ، چرا كه سالهاست در اين كوهستانخون جاى بارون مى چكد

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *